« الا یا ایها الساقی،ادر کاسا" و ناوِلها..... که عشق آسان نمود اول ، ولی افتاد مشکل ها » (1)
حمد و ثناء سزاوار آن مقصود عالمیان و شکر و سپاس ، شایسته ی آن محبوب قلوب مخلصان است. یاد او رفع کننده ی احزان است و مهر او هلاک کننده ی کلّ عاشقان.
در توصیف صفاتش،چه بیانی از بیان حضرت اطهر،که قلم الهی اش،مرحم قلب عاشقان،راهش راه وصال عارفان،فروغ ایزدیش روشن بخش جهان و جهانیان،پیامش صلح بین عالمیان و وجود جسمانی مبارکش بواسطه ی روح پربرکتش قبله گاه مومنان است:
"عشق در هرآنی عالمی بسوزد و در هردیار که علم بر افروزد ویران سازد، صدهزار مظلومان به کمندش بسته و صد هزار عارفان به تیرش خسته... هرسرخی که در عالم بینی از قهرش دان و هر زردی که در رخسار بینی از زهرش شمر، جز فناء دوائی نبخشد و جز در وادی عدم، قدم نگذارد.ولکن،زهرش در کام عاشقان از شهد خوشتر و فنایش در نظر طالب از صدهزار بقاء محبوب تر است" (2)
« دل من از هوس بوی تو ای مونس جان .... خاک راهیست که در پای نسیم افتاده ست » (3)
ای محبوب من،جمیع احباء را از بساط قدس و قرب منع مفرما که به ذکرت زنده اند و به امید لقایت موجود و پاینده.
« خرم آن روز کزین منزل ویران بروم .... راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب.... من به بوی سر آن زلف پریشان برم » (4)
------گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب.... من به بوی سر آن زلف پریشان برم » (4)
پی نوشت:
(1) = غزل شماره ِ 1 – دیوان حافظ
(2) = از مناجات حضرت بهاءالله
(3) = غزل شماره 38 – دیوان حافظ
(4) = غزل شماره ی 351 – دیوان حافظ
0 comments:
ارسال یک نظر
برای اینکه نام و آدرس اینترنتی تان را بنویسید از قسمت: "نظر به عنوان" گزینه ی: "نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب نمایید و گزینه های ظاهر شده را کامل کرده و ثبت کنید.
توجه :نظرات شما تائید و سپس نمایش داده خواهند شد و هیچ نظری بدون تائید مدیریت در این قسمت نمایش داده نخواهد شد.
به یاد داشته باشید ادبیات نگارشی شما،نشاندهنده ی نزاکت و شخصیت خانوادگی شماست.